ب‌ام‌و سری 3 و بنز c کلاس از آن دسته خودروهایی هستند که از زمان ورودشان به بازار در 3 دهه گذشته تا امروز، همواره از مورد توجه‌ترین و پر‌فروش‌ترین محصولات کمپانی‌های خود بوده‌اند؛
2 محصول بسیار پرطرفدار که امروزه با برچسب قیمتی بیش از 300 میلیون تومانی و با آنکه از قیمت جهانی به مراتب بالاتر است، همچنان در بازار وارداتی‌های ایران جزو پرفروش‌ترین‌ها هستند. قیمت جهانی مناسب و طراحی و ابعاد خوب که هم جوانان و هم خانواده‌ها را به سوی آنها می‌کشد، برگ برنده این محصولات بوده‌اند.
در این مطلب سری 3 ب‌ام‌و را در مقابل هموطن اشتوتگارتی‌اش قرار می‌دهیم تا بدانیم کدام یک از نظر کیفیت بالاتر هستند. قبل از خواندن مطلب لازم به ذکر است که دو خودروی مورد نظر ما از نظر فنی در یک کلاس نیستند و باید نمونه قدرتمندتری از C کلاس و یا نمونه ضعیف‌تری از سری 3 پا به رقابت می‌گذاشت.
بنا به دلایلی این شرایط فراهم نشد و ما را بر آن داشت تا بیشتر به مقایسه کیفیت 2 محصول و پس از آن آزمایش رانندگی در شرایطی غیر‌رقابتی بپردازیم. قبل از هر چیز از دوستان عزیزمان آقایان داریوش و مازیار نوذری که وقت و خودروهایشان را برای تهیه این مطلب در اختیار ما قرار دادند، تشکر و قدردانی ویژه می‌کنیم.
سری 3 و c کلاس 2 خودروی سدان نسبتا کوچک هستند که همانطور که گفته شد، طیف سنی متفاوتی را در لیست خریداران خود می‌بینند؛ طرفداران بسیار افراطی که هیچ تستی نمی‌تواند در انتخابشان تاثیری بگذارد، با این حال ما فرصت را غنمیت شمردیم و آنها را در کنار هم قرار دادیم. مقایسه این دو خودرو همیشه پر از هیجان و جذابیت بوده است؛
چه وقتی پرچمداران AMG و M_POWER به جان هم بیفتند، چه حالا که دو نمونه سر به‌زیرتر 328i و C200 2013 سوژه‌هایمان باشند. کار را با بحثی سطحی در مورد طراحی شروع می‌کنیم. همانطور که می‌دانید هر دو خودروی مورد نظر در تیپ‌های مختلف عرضه می‌شوند که جدا از تفاوت در آپشن‌های داخلی، در ظاهر نیز تفاوت‌هایی با هم دارند. خودروهای مورد نظر ما از بهترین تیپ‌های موجود در بازار هستند که نسبت به نمونه‌های پایه، طراحی به مراتب زیباتری دارند.
اینC کلاس با کیت بدنه AMG و رنگ قهوه‌ای بسیار زیبا که بیش از 10 میلیون تومان گران‌تر از دیگر رنگ‌های موجود در بازار است، از طرفی شیک و مجلسی است! و از طرفی شکل و شمایلی جذاب و جوان‌پسندانه دارد. در طرف دیگر سری3 اسپرت لاین را می‌بینیم که نسبت به تیپ پایه جلوه بصری بیشتری دارد.
این نسل از سری3 که در اواخر سال 2011 معرفی شد، از طرفی برخی از المان‌های خاص طراحی ب‌ام‌و را دستخوش یک سری تغییرات کرد، از جمله اتصال چراغ‌های جلو به پیش رادیات و از طرف دیگر این کمپانی را مجاب کرد که به جای پیشرانه‌های تنفس طبیعی، به استفاده از موتورهای کم حجم مجهز به توربو شارژ روی آورد. در طراحی هر دوی آنها به درستی و به اندازه کافی از تزئینات کروم استفاده شده، در سیستم‌های روشنایی مجموعه کاملی از لامپ‌های LED، نئون و زنون به کار گرفته شده‌اند و در هر دو نیز وزن خود را به دوش لاستیک‌های با کیفیت Continental انداخته‌اند.
کیفت رنگ هر دو خودرو خوب است اما رنگ قهوه‌ای بنز در مقابل رنگ آبی کاربنی ب‌ام‌و، کمی باکیفت‌تر و البته خاص‌تر خود را نشان می‌دهد. در طراحی هیچ‌کدام ایراد فاحشی که سبب برتری بلامنازع رقیب شود مشاهده نمی‌شود و هر کدام جذابیت خاص خود را دارند.
اما C کلاس به دلیل طراحی به نوعی دو‌منظوره، می‌تواند مناسب طیف سن گسترده‌تری باشد و در آن سو سری3 بیشتر با شخصیت افرادی تطابق دارد که رنج سنی آنها جوان و حال و هوایی پر شور دارند. البته همیشه هم این سخن وجود داشته که ظاهر بنز شیک‌تر و ب‌ام‌و اسپرت‌تر است، که در رابطه با این دو خودرو نیز می‌توان گفت تا حدودی صدق می‌کند.
با آنکه هر دوی آنها از ارزان‌ترین محصولات کمپانی‌شان هستند، اما کیفیت ساخت کابین هر دویشان در شأن اسم و اصالتشان است، C کلاس کابینی ساده ولی در عین زیبا و حال چشم‌نواز دارد که اندکی قدیمی به نظر می‌رسد. در سری3 نیز کابین از نظر طراحی برتری خاصی به C کلاس ندارد و تکراری به نظر می‌رسد.
یکی از دلایلی که ظاهری جذاب‌تر نسبت به دیگر محصولات ب‌ام‌و به آن بخشده، از نظر ما خط قرمز روی داشبورد و دوخت قرمز صندلی‌ها و رودری‌هاست که به لطف اسپرت لاین بودن، به ثمر نشسته‌اند. وقتی کیفیت مواد به کار رفته را بررسی می‌کنیم، C کلاس برتری بی‌حرف و حدیثی دارد که در نسل جدید به آن افزوده نیز شده است. از نظر تجهیزات داخلی، هر دو از تجهیزات کاملی بهره می‌برند که C کلاس با توجه به فول بودن، کمی مجهزتر بود.
یکی از تفاوت‌ها در مواد استفاده شده داخلی و پوشش صندلی‌هاست که در بنز چرمی و در ب‌ام‌و پارچه‌ای و البته از نوع باکیفیت است. لازم به ذکر است که نسخه صندلی چرمی 328i اسپرت لاین نیز تولید شده اما روکش صندلی نمونه‌های وارد شده به ایران، اکثرا پارچه‌ای با دوخت جذاب قرمز‌رنگ هستند.
328i و C200 هر دو از موتورهای 4سیلندر توربوشارژ بهره می‌برند که در سری 3 با حجم 1997سی‌سی، قدرتی برابر با240 اسب در دور 5000 و گشتاور 350 نیوتن متر در دور 1250 تولید می‌کند. این ارقام در C200 برابر با 1796سی‌سی حجم، 184 اسب بخار در دور 5250 و 270 نیوتن متر در دور 1800 است. قدرت نهایی به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود که این امر در ب‌ام‌و با کمک گربکس هشت‌سرعته و در بنز با کمک گربکس هفت‌سرعته امکان‌پذیر شده است.
صدای خروجی هیچ‌کدام از دو خودرو ما را به وجد نمی‌آورد که به دلیل قدرت نه چندان بالای آنها، نمی‌شود انتظار بالایی هم داشت، به خصوص از C200. با قرارگیری پشت فرمان خودروها، فضای بیشتر داخلی سری3 خودنمایی می‌کند، در قسمت عقب نیز سری 3 جادارتر است. طبیعتا شروع حرکت در ب‌ام‌و قدرتمندانه‌تر است و این برتری فقط به دلیل قدرت بیشتر 328i نسبت به C200 نیست، بلکه لطف گیربکس هشت‌سرعته که محصولی از کمپانی ZF است با قابلیت تعویض دنده از پشت فرمان نیز شامل حالش می‌شود.
شتاب صفر تا100 328i حدود 6 ثانیه و شتاب صفر تا100 C200 بین 1.5 تا 2 ثانیه ضعیف‌تر از آن است. چیزی که واضح است آنکه به جز موتور که در رقابت حال حاضر جایی ندارد، در دیگر بخش‌های فنی هم ب‌ام‌و برتری خود را دیکته می‌کند. عکس‌العمل پدال‌ها به دستورات راننده در هر دو خودرو بسیار خوب است و کلیدهای روی داشبوردها هم جایگذاری خوبی دارند تا در زمان رانندگی به‌راحتی به آنها دسترسی پیدا کنید.
از نظر زاویه دید و نقاط کور هر دو خودرو در یک سطحند و هر دو هم از دید ضعیف آینه‌های کناری رنج می‌برند. سواری بنز با آرامش خاصی همراه است، نرم است، سر و صدای کمتری به داخل راه پیدا می‌کند، صندلی‌های راحت‌تری نسبت به سری3 دارد و کلا فضای داخلی آن حس سواری با یک خودروی گران‌تر از سری 3 را به سرنشینان می‌دهد و همچنین برای سفرهای طولانی هم مناسب‌تر است اما یک مشکل اساسی که دارد، چسبندگی و تعادل ضعیف عقبش است که باعث شده گاهی به وضوح حس خارج شدن قسمت عقب از خط مستقیم و بر هم خوردن تعادل به شما دست دهد.
در طرف دیگر ب‌ام‌و سیستم تعلیق خشک‌تری دارد و ضربات را بیشتر به کابین منتقل می‌کند اما چسبندگی‌اش بهتر است و جسارت شما برای سریع‌تر راندن را افزایش می‌دهد. در بحث فرمان‌پذیری نیز کفه ترازو سمت ب‌ام‌و است و حس بهتری به شما منتقل می‌کند و البته در قدرت سیستم ترمز هم C کلاس را مغلوب می‌کند اما این همه ماجرا نیست.
درست است که سری3 از نظر فنی برتر است اما کیفیت بالاتر قطعات بنز و هماهنگی زیادشان سبب شده که با C کلاس با خیال راحت‌تری به رانندگی‌های تحت فشار و طولانی‌مدت بپردازید اما در سری3 همیشه باید زمان کارکرد موتور در دورهای بالا را کم در نظر گرفت تا از ارور دادن‌های پیاپی که گریبانگیر تقریبا تمامی ب‌ام‌و‌هاست، در امان باشید.
مصرف سوخت در سری3 کمی بهتر است اما به نظر ما کسی که چند صد میلیون تومان خرج خرید خودرو می‌کند، هیچ گاه مصرف سوخت نمی‌تواند تاثیری در انتخابش بگذارد. این نکته را هم عرض کنیم که همانطور که در جریان هستید نسل جدید C کلاس نیز به بازارهای جهانی راه پیدا کرده که رقابت را با سری3 بیش از پیش هیجانی می‌کند و ممکن است برخی از برتری‌های فنی حال حاضر سری3، به طور جدی به چالش کشیده شوند.
به طور کل تجربه ثابت کرده که اگر شما قصد خرید خودرویی برای استفاده بلند‌مدت دارید که حفظ کیفیت برایتان شرط است و به قیمت بالاتر اهمیتی نمی‌دهید، سراغ بنز بروید، اما اگر می‌خواهید مدتی با خودرویتان هیجان را تجربه کرده و نگهداری بلند‌مدت در دستور کارتان نیست، ب‌ام‌و انتخاب مناسب‌تری است.
نویسنده : سید فرشاد سجادیان